{گنجیابهای اروپایی در آسیا}
سر اوستن(آستین) هنري لايارد که گرايش و دلبستگی فراواني به فرهنگ و تمدن مردم خاورزمين از خود نشان ميداد در ژوئيه ۱۸۳۹م همراه با يک مسافر ماجراجوی انگليسی به نام ميتفورد- كه مدتی در مراكش به شغل تجارت اشتغال داشت و اينک میخواست به سيلان برود تا به كشت و پرورش قهوه بپردازد انگلستان را به قصد ايران و هندوستان ترک کردند.
آنها به بغداد رسيدند و دو ماه در آنجا توقف داشتند. در آنجا با شاهزادگان فراری ايرانی رضاقلی ميرزا، نجفقلی ميرزا و تيمور ميرزا پسران فرمانفرما دیدار داشتند. این سه شاهزاده که مدعی سلطنت بودند، به كمک كنسول انگليس از شيراز فرار كرده و خود را از راه شامات به لندن رسانده بودند. این مدعیان سلطنت در لندن ميهمان دولت انگليس بودند و بعدها به اتفاق فريزر(مترجم آنها) به استانبول و از آنجا به بغداد فرستاده شدند و برای هر يک دو هزار ليره مقرری قرار دادند و در ازای این لطف بعدها در قيام بختياری و مساله هرات از آنان عليه محمدشاه استفاده كردند.
لايارد و ميتفورد از بغداد وارد ايران شدند و در همدان با ميرزاآقاسی صدراعظم و ميرزا مسعودخان، وزير امورخارجه ملاقات كردند. آنها از ميرزا آقاسی تقاضا کردند كه با اجازه دولت ايران از طريق يزد، كرمان و سيستان به قصد افغانستان و هندوستان مسافرت کنند. ميرزا آقاسی در ظاهر به علت عدم امنيت راهها و در باطن به خاطر طغيان آقاخان محلاتی در كرمان، با مسافرت اين دو نفر- كه تصور میرفت ماموريت سياسی داشته باشند- مخالفت کرد. بنابراين، ميتفورد با اجازه دولت از طريق مشهد به هرات رفت و لايارد نيز برای ديدن آثار باستاني به بختياري سفر کرد.
نقشآفرینیهای دیپلمات انگلستانی
لايارد بين سالهاي ۱۸۴۲-۱۸۴۰م در جنوب ايران مشغول يک سلسله فعاليتهای سياسي بود و چند بار از خوزستان به بغداد رفت و بازگشت. وي در قيام بختياری و شورش محمدتقيخان حضور داشت و اولين كسي بود كه طرح كشتيراني در كارون را به دولت انگليس پيشنهاد كرد و براي انجام اين مقصود، دو بار با كشتي از بغداد به خرمشهر و يك بار نيز از خرمشهر به شوشتر مسافرت کرد و اطلاعات مورد نياز را راجع به نحوه كشتيرانی در كارون را در اختيار كلنل تايلور كنسول انگليس در بغداد قرار داد. لايارد، از طرف سر استراتفورد كانينگ، سفير انگليس در دربار عثماني ماموريت يافت تا طرحي در مورد حل اختلافات ايران و عثماني (مرزهاي جنوبي ايران) تهيه کند و چون طرح تنظيمي وي به سود دولت عثماني و به زيان دولت ايران بود، مورد موافقت لرد ابردين، وزير امورخارجه انگليس قرار نگرفت.
لايارد با كمک مالی سفير انگليس در ۱۸۴۰ در موصل شروع به حفاري كرد و در سن ۳۵ سالگي بهخاطر كشف نينوا از شهرهاي آشور، شهرت جهاني يافت. شهرتی که پست دوم معاونت وزارت خارجه انگليس را در سال ۱۸۵۲م.- براي او به ارمغان آورد. آستین هنری لایارد در فاصله سه تا چهار سال آثار تمدنی را از زیر خاک بیرون کشید که تا آن زمان فقط اشارههایی مختصر در متن انجیل به آن شده بود. آثار این تمدن به سرعت به موزه انگلستان منتقل شد و کتابی که با عنوان «نینوا و بازماندههای آن» در سال ۱۸۴۹ به قلم لایارد چاپ شد به سرعت به یک اثر پرفروش بدل شد. لایارد از ميدان نبردهاي عظيم جنگ هاي كريمه بازديد كرد و هنگام شورش مردم هند، به هندوستان سفر كرد و جنبش بزرگي را كه به منظور كاستن نفوذ مالكان بزرگ در كنترل پارلمان و اداره كشور آغاز شده بود، در انگلستان رهبري كرد.
او در سال هاي ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۷م يعني سالهايی كه كشور اسپانيا با حوادث و بينظميهاي فراواني دست به گريبان بود، به مدت هفت سال در سمت نمايندگي كشور خود در مادريد انجام وظيفه ميكرد. در سال۱۸۷۷م به سمت سفير انگليس در قسطنطنيه منصوب شد و اولين كسي بود كه مديريت بانک عثماني را به عهده گرفت.این جهانگرد نامی که در پنجم ژوئيه ۱۸۹۴م. در سن۷۷ سالگي چشم از جهان فروبست هنر نقاشی را از پدر صنعتگرش آموخته بود و در آثار نقاشان ايتاليايي صاحبنظر بود، كلكسيون خود را به گالري ملي انگليس اهدا كرد.
سفرنامه لايارد
يادداشتهای مربوط به سفر لايارد به ایران طی سالهاي ۴۲-۱۸۴۰م در کتابی با عنوان (ماجراهای اولیه در ایران و بابل) «Early Adventures in Persia and Babylonia» در سال ۱۸۷۷م در دو جلد و بعدا در سال۱۸۹۷ در يک جلد در لندن منتشر شده است. ترجمه كوتاه و مختصر چند فصل از اين سفرنامه بهطور ناقص در سال ۱۳۲۰ هجري قمري ابتدا در كتاب «تاريخ بختياري» نوشته سردار اسعد و بعدها در يادداشت هاي سردار ظفر به چاپ رسيده است. سفرنامه لايارد، صرفنظر از قضاوت مغرضانهاش درباره اختلافات مرزي ايران و عثماني، از حيث كيفيت مطلب و محتوا، يكي از معتبرترين اسناد تاريخي دوران قاجاريه است. او اوضاع سياسي، نظامي، اقتصادي، اجتماعي، اداري و همچنين سيستم و نظام مالياتي كشور و رابطه مردم با حكومت و فشار بيرويه حكام دولتي بر سكنه محلي و حتي وضعيت معيشتي، آداب و رسوم و سنن محلي، عقايد مذهبي و باورهاي ملي بخشي از مردم كشور ما را با دقت و ذکر جزئیات شرح داده است. اين كتاب در ۱۳ بخش تنظيم شده است:
بخش اول شامل حرکت از بغداد در تاریخ ۳۰ ژوئن۱۸۴۰ میلادی است که نویسنده از آن بهعنوان دشوارترین و خطرناکترین مرحله سفر طولانیشان یاد میکند. داستان ملبس شدنش به لباس و هیبت ایرانی، ورودشان به کرمانشاه، همراهي با اردوي محمدشاه در همدان و دیدار با صدر اعظم و جدا شدن از میتفورد و... است. این دوره مقارن بوده است با تیره بودن روابط سیاسی و قطع ارتباط ایران و انگلستان تا آنجا که نویسنده وقوع جنگ میان این دو کشور را احتمال میداده است. لایارد و همراهش میتفورد پس از یکسال از هم جدا شدند، زیرا میتفورد قصد دیدار و گشتوگذار در قندهار را داشت. یادداشتهای لایارد در این فصل نشان میدهد که برخورد مردم عادی با او و همراهانش خوب و شایسته نبوده است تا آنجا که او را کافر خطاب کرده و با سنگ و کلوخ میزدند. اما در مقابل از طرف دربار حمایت میشده و تلاش کرده بودند مقدمات یک سفر خوب را برای او مهیا کنند.
بخش دوم، دربرگیرنده چگونگی دیدار لايارد با بختياريهاست که در این بخش بسیاری از سنن و آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی آنها از جمله پوشش این قوم اصیل ایرانی را به تصویر میکشد و با شرح حرکت از همدان شروع میشود در ادامه وصف اقامتگاه باشکوهی در بروجرد را میآورد و مشکلات سفر را شرح میدهد. بخش سوم سفرنامه لایارد باز درباره زندگي بختياريها است که با حرکت از اصفهان به قصد اقامت بین بختیاریها شروع میشود تا اقامت در قلعه تل.
در بخش چهارم سخن از ديدار از مال میر؛ گورستان بختیاریها، اتابکان، مجسمه و سنگ نبشتههاي اشكفتسلیمان، مسافرت به شوش، درگیری کاروانشان با راهزنان، بقعه دانیال پیغمبر، آداب و رسوم فرهنگی ایل بختیاری و موسیقی فولکلوریک آنها، بازدید از خرابههای منجنیق، مشکلات و مصائب در راه خوزستان و... رفته است.
بخش پنجم کتاب شرح مطالبه مالیات از محمدتقی خان و نحوه مالیاتگیری از ایل بختیاری، ماموریت لایارد به جزیره خارک، بحث تجارت در خوزستان، دیدار از کهکیلویه، رامهرمز، بهبهان و بندر دیلم و... است.
بخش ششم و هفتم، مربوط به لشكركشي معتمدالدوله براي سركوبي محمدتقي خان در خوزستان است که دیدار و عبور از شوشتر، کارون، اهواز و... را نیز شرح میدهد.
بخش هشتم، مربوط به نحوه تسليم و زنداني شدن محمدتقي خان بختياري و تلاش براي رهايي اوست، بخش نهم، مربوط به سفر لايارد به بصره و بخش دهم نيز مربوط به سفر او از بصره به بغداد است. بازگشت لايارد از بغداد به خوزستان موضوع بخش یازدهم ميشود و در ادامه یک فصل نیز اقامت وی در دزفول را شامل میشود که درباره دانیال و افسانههای مربوط به او و رویدادهای بین راه سخن میگوید.
بخش سيزدهم، پایان داستان حضور لایارد در ایران است که با شرح چگونگی انصراف از سفر به هندوستان و عبور از کارون با کشتی آشوربند اهواز، درباره ديدار محترمين شوشتر از كاركنان كشتي آشور، دیدار با سراستراتفورد کانینگ و ماموریت در ایالت غربی و بحث میانجیگری انگلیس در حل اختلافات ایران و عثمانی ادامه پیدا میکند و با مراجعت مجدد به اسلامبول سخن را به پایان میرساند.
نکته قابل توجه اینکه مقدمه مترجم این اثر، مهراب امیری در ابتدای کتاب شامل اطلاعات وسیع تاریخی از آن دوره و حکومتهای وقت است و مطالعه آن برای خواننده خالی از لطف نخواهد بود.
وصولهای بیحساب با موازین حکومتی
در ادامه بخشهایی از فصل پنجم سفرنامه لایارد آورده میشود که در شرح و چگونگی وصول مالیات از محمدتقیخان (از سران ایل بختیاری) است. لایارد مینویسد که به دستور محمدتقیخان شاطرباشی معتمد و شفیعخان وارد قلعه تل شده بودند تا مالیات عقب افتاده بختیاری را که مبلغ ۱۰ هزار تومان یعنی معادل پنج هزار پوند بود، وصول کنند. سه هزار تومان از این مبلغ بایستی به خزانه شخصی شاه و سه هزار تومان در وجه شخص معتمد و بقیه مبلغ بایستی به خزانه عمومی دولت واریز میشد. وی در ادامه توضیح میدهد که قاعده وصول مالیات این گونه بود که دریافت چنین مطالبات را به عهده خوانین و روسای طوایف محول میکردند و آنان مختار و مجاز بودند که به هر نحوی که صلاح میدانستند این وجوه را از رعایا و مالیاتدهندگان وصول کنند.
تعدادی از این براتها و قبوض مالیاتی قبلا با تخفیفی به فئودالها و افراد متنفذ فروخته میشد و خریداران اینگونه سفتهها ماهها حتی سالها صبر میکردند تا بالاخره مالیات را از بدهکاران وصول میکردند به همین دلیل هم تعدادی از این براتداران در قلعه تل جهت وصول مالیات معطل بودند و بهعنوان میهمان در قلعه محمدتقی خان بهسر میبردند ولی خان بختیاری قادر به تدارک چنین وجوهی نبود. و به عناوین مختلف و لطایف الحیل از پرداخت مالیات به عمال معتمد خودداری میکردند، زیرا پولی در اختیار نداشت که خراج عقبافتاده دولت را بپردازد و اگر هم میخواست این مبلغ را به جبر و عنف از قبایل بختیاری وصول نماید نفوذ و اقتدار خود را در میان طوایف تحت فرمانش از دست میداد.
لایارد مینویسد: «ظاهرا بختیاریها نقدینهای نداشتند و مبلغ کمی هم که در اختیار داشتند مایل نبودند به آسانی از دست بدهند. در تمام مدتی که من در بختیاری به سر میبردم به ندرت پول یا سکه در نزد آنان دیدم تنها مسکوکات طلا و نقرهای که وجود داشت تعداد جزئی بود که معمولا زنها بهعنوان زیورآلات استفاده میکردند.
آنان با سایر نقاط ایران تجارت نداشتند، چنانچه احیانا داد و ستدی هم انجام میگرفت بسیار جزئی بود. خرید و فروش نان و مواد غذایی در بین طوایف عملی زشت و ناپسند است و هیچکس در بختیاری وجهی بابت غذا مطالبه نمیکند و از مسافران و تازهواردان طبق رسم مسلمانان بهعنوان یک میهمان پذیرایی میکند. آنها به قدر احتیاجات روزمره خود، برنج و گندم میکارند و البته تنپوش خویش را از پشم گوسفند و سیاهچادرهایی که در آن زندگی میکنند از موی بز میبافند و مقدار جزئی اثاثیه و وسایل ساخت اروپا که مورد احتیاجشان باشد با مبادله فرآوردههای داخلی یا معاملات پایاپای تامین میکنند. مالیاتی که معتمد مطالبه میکرد مبلغ هنگفتی بود که جز با زور و شکنجه وصول آن میسر نمیشد و این مسالهای بود که محمدتقیخان نمیخواست خود را درگیر آن کند و طوایف بختیاری را تحت فشار قرار دهد بنابراین سعی میکرد با دفع الوقت و هر طریقی که ممکن باشد پرداخت مالیات را به تاخیر بیندازد. هر چه دولت در این مورد میکرد نتیجهای نداشت. سرانجام نامهای از برادرش علینقی خان که بهعنوان گروگان در تهران اقامت داشت دریافت نمود که به او هشدار داد تا با ماموران دولت خوشرفتاری کند و همچنین به وی اطلاع داد که معتمد از وی به شاه شکایت کرده و وی را متهم به داشتن روابط محرمانه با شاهزادگان فراری ایران در بغداد نموده و تمرد و یاغیگری و عدم پرداخت مالیات به دولت را به تحریک آنان دانسته است.»
چشماندازهای اقتصادی حکمرانان
لایارد عملکرد و حکمرانی محمدتقی خان را مثبت ارزیابی میکند و مینویسد؛ او اندیشه و افکاری نو و مترقیانه داشت و آرزوی پیشرفت و توسعه فرهنگ مردمش را در سر میپروراند. بعضی از شبها که در اندرون نشسته بودیم اغلب از آرزوها و آمالش گفتوگو میکرد و مایل بود که بینظمی و هرجومرج در حوزه حکمرانی او موقوف شود و صلح و امنیت برقرار شود. من به او گفتم این آرزو در صورتی محقق خواهد شد که تجارت را در حوزه حکمرانی خود گسترش دهید و با ملل پیشرفته و متمدن دنیا وارد داد و ستد و تجارت شوید و همچنین یادآور شدم که در خوزستان فرآوردههایی از قبیل پنبه و نیل و فرش تولید میشود که در اروپا بازار پررونق و خوبی دارد و ممکن است صدور این فرآوردهها بازرگانان و تجار انگلیسی را تشویق کند که وارد بازار خوزستان شوند و در عوض مقداری اثاثیه لوکس و دیگر کالاهای مورد نیاز مردم این منطقه را وارد نمایند. او گفت مایل است اینگونه داد و ستدها و تجارت را در بین مردم بختیاری و هندوستان توسعه و گسترش دهد. سفرنامه لایارد از مصادیق نگاه توصیفی و تحلیلی یک مورخ و مستشرق در قرن نوزدهم است.