این نوشته در تیر ماه ۱۳۹۳ در سایت دنیای اقتصاد منتشر شده است. هنری لایارد در سفرنامهاش اوضاع سیاسی، اقتصادی، نظامی، اداری و اجتماعی و همچنین سیستم و نظام مالیاتی کشور، رابطه مردم با حکومت قاجار و فشار بیرویه حکام دولتی بر سکنه محلی، وضعیت معیشتی مردم، آداب و رسوم و سنن محلی و سنتی و حتی عقاید مذهبی و باورهای ملی را در میان بخشی از مردم کشورمان ایران با ظرافت و دقت خاصی بیان میکند. سفرنامه لایارد صرف نظر از قضاوتهای مغرضانهاش بهویژه درباره اختلافات مرزی ایران و عثمانی، از حیث کیفیت مطلب و محتوا یکی از معتبرترین اسناد تاریخی دوران قاجاریه است. وی نسبت به بهمئیها نیز نگاهی همراه با شک و بدبینی دارد و بهویژه از بیگانه ستیزی بهمئیها میهراسد.
نوشتهای از فریماه فلاحی که در تاریخ مرداد ۹۵ در سایت دنیای اقتصاد منتشر شد. سر اوستن(آستین) هنري لايارد که گرايش و دلبستگی فراواني به فرهنگ و تمدن مردم خاورزمين از خود نشان ميداد در ژوئيه ۱۸۳۹م همراه با يک مسافر ماجراجوی انگليسی به نام ميتفورد- كه مدتی در مراكش به شغل تجارت اشتغال داشت و اينک میخواست به سيلان برود تا به كشت و پرورش قهوه بپردازد انگلستان را به قصد ايران و هندوستان ترک کردند. آنها به بغداد رسيدند و دو ماه در آنجا توقف داشتند. در آنجا با شاهزادگان فراری ايرانی رضاقلی ميرزا، نجفقلی ميرزا و تيمور ميرزا پسران فرمانفرما دیدار داشتند. این سه شاهزاده که مدعی سلطنت بودند، به كمک كنسول انگليس از شيراز فرار كرده و خود را از راه شامات به لندن رسانده بودند. این مدعیان سلطنت در لندن ميهمان دولت انگليس بودند و بعدها به اتفاق فريزر(مترجم آنها) به استانبول و از آنجا به بغداد فرستاده شدند و برای هر يک دو هزار ليره مقرری قرار دادند و در ازای این لطف بعدها در قيام بختياری و مساله هرات از آنان عليه محمدشاه استفاده كردند.