آستن هنری لایارد جهانگرد، باستانشناس و دیپلمات بریتانیایی بود. شهرت او بیشتر به خاطر کشف کتابخانه آشوربانیپال در نینوا است. او در پاریس به دنیا آمد و تحصیلات خود را در ایتالیا انجام داد. پس از سفرهایی که در ایران کرد به استانبول رفت و به تشویق سفیر بریتانیا به مناطق باستانی آشور در نزدیک موصل رفت و به کاوش باستانشناسی و شناسایی آثار باستانی پرداخت.
در سال ۱۸۴۰میلادی، قصر آشور ناصیرپال که به قصر شمال غربی نیز مشهور است، اولین بار توسط لایارد حفاری شد. در همین حفاریها مجسمههای گاوهای نر بالدار کشف شدند که اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشوند. آستین هنری لایارد تعداد زیادی از تختهسنگهای دیواره سالنها و حیاط درونی کاخها را نیز کشف کرد. این تختهسنگهای منقش همه از سنگ آهک موجود در منطقه ساخته شده و تصاویری از پادشاه در ضیافتهای رسمی، شکار شیر یا صحنههایی از جنگ و مناسک مذهبی روی آنها کنده شدهاست.
کتابهای که وی نوشته است: ماجراهای اولیه در ایران، شوش و بابل (با نام سفرنامه لایارد و ترجمه مهراب امیری در سال ۱۳۶۷ در ایران منتشر شدهاست).
کتاب سیری در قلمرو بختیاری و عشایر خوزستان
مهراب اميرى (۱۳۰۷-۱۳۷۶ش)، نویسنده و مترجم نامدار بختیاری
امیری تا سال ۱۳۱۷ ش در هفتگل سکونت داشت و دوران دبستان را در مدرسه رودیکی هفتگل سپری کرد. سپس در همین سال به مسجد سلیمان عزیمت کرده و در سال ۱۳۲۴ توانست مدرک سیکل نهم را از دبیرستان سیروس مسجد سلیمان دریافت کند. بلافاصله در همین سال معلم اداره فرهنگ شد. بین سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ توانست دیپلم نظام قدیم را اخذ نماید. در این سالها وی آموزگاری و مدیرییت دبستان روستای جارو را به مدت سه سال به عهده داشت.
در سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۸ توانست زبان انگلیسی را نزد معلمان انگلیسی در هفتگل فراگیرد. در اوایل سال ۱۳۲۸ از معلمی کناره گیری و به استخدام شرکت نفت در آمد. ابتدا به آغاجاری و سپس در ابتدای سال ۱۳۲۹ به مسجد سلیمان منتقل شد. همزمان در کلاسهای زبان انگلیسی در مسجد سلیمان شرکت کرده و دورههای متوسطه و پیشرفته را با موفقیت طی نمود.
در سال ۱۳۳۳ از مسجد سلیمان به هفتگل منتقل شد، و تا مدتها مسئول فروشگاه کارمندان شرکت نفت در این شهر بود.
در سالهای ۳۵ و ۱۳۳۴ به منطقه نفت سفید منتفل شد و باز هم مسئول فروشگاه کارمندان شد. بار دیگر در سال ۱۳۳۸ به مسجد سلیمان برگشت و همان مسئولیت قبلی (مسئولیت فروشگاه کارمندان شرکت نفت) را تا سال ۱۳۵۲ که در این شهر بود بر عهده داشت. تا اینکه در همین سال از مسجد سلیمان به آبادان منتقل شد و در این شهر مسئول خدمات اجتماعی کارگران پالایشگاه و حومه شد.